بگذار تا کودکان غزه را به خاک و خون بکشند، مگر درخت حقیقت جز با خون مظلومان قد می کشد؟ مگر خواب زده های عصر مدرنیته را، جز با فریاد های مادران شهدا می توان بیدار کرد؟ آن دم که صدای منطق در هیاهوی شیپور مزدوران شیاطین به گوش نمی رسد مگر جز با پاشیدن خون گلوی کودکی مظلوم می توان دهان یاوگویان جهانی را -که به دفاع از حقوق یهودیان زبان می چرخانند- در هم شکست؟
تصویر مظلومیت این قوم همان حقیقت عریانی است که کسی توان انکار آن را نخواهد داشت. برای کودکان غزه نگریید، اینان رسولانی مأجورند که از سوی پروردگار خویش فرمان گرفته اند تا گرد غفلت از چهره ی انسانیت بزدایند. هرگز مپندارید که اینان در کشاکش روزگار در محاصره ی حرامزادگان گرفتار آمده اند نه؛ بی شک به عملی صالح که پدرانشان در گذشته های دور یا در جهان پیشین بدان اراده نموده اند، خداوند اینان را به رسالتی ابدی برگزیده است. گویی قلوب انسان ها آنچنان سیاه شده بود که دیگر توان مبارزه با شیاطین را نداشت و خدا از میان بندگانش به کودکان اکتفا نمود و چنان حکیمانه روح آزاد این فرزندان محمد صل الله علیه و آله را در برابر فرزند نامشروع شیطان قرار داد که تمام نخوت او یکباره در هم شکست.
بکشید و این حنجره های به سخن نیامده را از هم بدرید و آنچنان از این خونابه ها بنوشید تا جنهم به یکباره در میان بند بند ظلمت و سیاهیتان زبانه بکشد و طلوع صبح را به جهانیان نوید بخشد.
کودکان غزه پیش از آنکه دست در گیسوی زندگانی کشند با او وداع کردند تا از جهان، فردایی سپید را روایت کنند که دیگر در آن هیچ کودکی زیر چکمه های دروغ و ثروت کشته نشود؛ و بی شک، چنین خواهد شد.