افکار یک زندانی

« الدنیا سجن المومن »

افکار یک زندانی

« الدنیا سجن المومن »

افکار یک زندانی

امام صادق (علیه السلام):
«بنویس و علمت را در میان دوستانت منتشر ساز و چون مرگت رسید آن ها را به پسرانت میراث ده زیرا برای مردم زمان فتنه و آشوب میرسد که آن هنگام جز با کتاب انس نگیرند.»
اصول کافی، باب فضیلت نوشتن، حدیث یازدهم.

توضیح واضحات؛ چرا دلار گران شد؟

جمعه, ۱۰ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۴۵ ق.ظ
  • قیمت حقیقی دلار در برابر تومان به گفته کارشناسان تقریبا 8000 تومان است. اما دولت برای جلوگیری از تورم و نابسامانی های بازار با فروش دلار به قیمت حدود 3000 الی 4000 تومان قیمت دلار را ارزان تر از قیمت واقعی نگه می داشت.
  • بخش عظیمی از درآمد های ارزی دولت از طریق فروش نفت است. یعنی دولت در بازارهای جهانی نفت را می فروشد و به جای آن دلار دریافت می کند. بخشی از این در آمد ارزی صرف مبادلات خارجی و خرید کالاهای اساسی مانند شکر از کشورهای دیگر می شود و بخش دیگری صرف کنترل قیمت دلار در داخل کشور می گردد.
  • دلار در داخل آمریکا چاپ می شود و پول رسمی این کشور است. و طی سال های پس از جنگ جهانی دوم به پول بین المللی نیز بدل می شود. و اغلب کشورها برای مبادلات خارجی خود از این پول استفاده می کنند. اما ارائه این پول نه در اختیار یک سازمان بین المللی که در اختیار دولت آمریکا و وزارت خزانه داری آمریکاست.
  • دولت آمریکا به دلایل مختلف ایران را تحریم می کند. یعنی به کشورهای دیگر اعلام می کند که اگر با ایران داد و ستد کنند، اجازه نخواهد داد که آنان از دلار استفاده کنند. و اگر کشوری از این تحریم تخطی کند دیگر نمی تواند از خزانه داری آمریکا که محل چاپ و عرضه دلار است دلار دریافت کند. و همچنین این تحریم ها علاوه بر ایران بر کشورها و شرکت های مبادله کننده با ایران نیز اعمال خواهد شد.
  • دولت آمریکا برای اعمال فشار حداکثر به ایران، خرید و فروش نفت ایران را تحریم می کند. چرا که می داند اقتصاد ایران مبتنی بر فروش نفت است. یعنی درآمد اصلی دولت ایران برای اداره کشور از طریق فروش نفت به کشورهای دیگر تامین می شود. علاوه بر این وقتی ایران نتواند نفت بفروشد نمی تواند برای مبادله با کشورهای دیگر (مثلا خرید شکر از دیگر کشورها) ارز کافی را تامین کند. چرا که فروش غیر نفتی کشور بسیار پایین است.
  • وقتی دولت ایران با تحریم نفتی رو به رو می شود دیگر ارز کافی برای تامین کالاهای اساسی مانند شکر، گوشت، گندم و ... از خارج از کشور را ندارد چه رسد به آنکه بخواهد ارز را در داخل کشور ارزان تر فروشد. در نتیجه دیگر دولت نمی تواند قیمت ارز را در داخل کشور کنترل کند.
  • واقعی شدن و یا حتی گران تر شدن قیمت دلار در داخل کشور یک پیامد بسیار مهم دیگر نیز دارد. با گران شدن دلار صادرات کالاها از کشور به دیگر کشورها تبدیل به یک تجارت پر سود می گردد. مثلا شما گوجه فرنگی را در داخل ایران تولید می کنید. فرض کنید که قیمت گوجه فرنگی در داخل کشور چهار هزار تومان است. اگر این گوجه فرنگی را به کشور همسایه افغانستان صادر کنید مثلا آن را از شما به قیمت یک دلار خریداری می کنند. اگر قیمت دلار در ایران سه هزار تومان باشد و شما هر کیلو گوجه فرنگی را به قیمت سه هزار تومان به افغانستان صادر کرده اید در حالی که می تواند همان گوجه فرنگی را در داخل به قیمت چهار هزار تومان به فروش برسانید. حتی اگر این قیمت مساوی باشد یا حتی اگر اندکی گران تر از قیمت داخل کشور باشد باز تولید کننده و توزیع کننده حاضر نیست برای سود اندک زحمت صادرات را بپذیرد. اما اگر قیمت گوجه فرنگی در داخل کشور چهار هزار تومان باشد و قیمت دلار در ایران یازده هزار تومان باشد، آنگاه شما با فروش هر کیلو گوجه فرنگی در افغانستان می توانید یازده هزار تومان سود کنید. یعنی تقریبا دو برابر سود عاید شما خواهد شد. پس در نتیجه با آزاد سازی قیمت دلار صادرات غیر نفتی در ایران افزایش خواهد داشت. در نتیجه افزایش صادرات غیر نفتی اقلامی مانند گوشت، مرغ، پوشک، رب گوجه فرنگی و ... نایاب یا گران خواهد شد. چرا که صرفه در صادرات این محصولات به خارج از کشور است.
  • افزایش صادرات غیر نفتی از چند جهت به سود دولت است. مهم ترین منفعتی که دولت از افزایش صادرات غیر نفتی خواهد برد این است که می تواند ارز مورد نیاز کشور را تامین کند. در واقع همان میزان ارز که دولت از فروش نفت بدست می آورد و حالا با تحریم های آمریکا از آن محروم شده است و برای مبادلات خارجی به آن نیاز دارد به جای فروش نفت از طریق صادرات غیر نفتی مانند محصولات کشاورزی و دامی تامین خواهد شد. در واقع بخش خصوصی وقتی کالایی را به خارج از کشور صادر می کند و پول آن را به دلار دریافت می کند برای تامین امورات خود در داخل ایران و تبدیل یک دلار به یازده هزار تومان باید به سراغ بانک مرکزی ایران برود تا دلار را به او بدهد و معادل ریالی آن را دریافت کند. از این طریق دولت می تواند ارز مورد نیاز کشور را از طریق صادرات غیر نفتی تامین کند، به همین جهت دولت اقدام به راه اندازی سامانه نیما کرده است. از سوی دیگر افزایش صادرات غیر نفتی یکی از شاخصه های مثبت اقتصادی است و با افزایش آن دولت می تواند در برنامه های سیاسی و تبلیغاتی خود از آن بهره ببرد. از سوی دیگر با افزایش درآمد صادر کنندگان داخلی دولت می تواند مالیات بیشتری را از آنان اخذ کند و به سود بیشتری از طریق دریافت مالیات دست پیدا کند.
  • با افزایش قیمت دلار اما چند اتفاق دیگر هم خواهد افتاد. اصلی ترین کنش اقتصادی بازار افزایش تورم خواهد بود. مثلا تا پیش از این خودروسازان برای وارد کردن ضبط خودرو از خارج باید سه هزار تومان پرداخت می کردند و خودروی تولیدی را مثلا بیست میلیون تومان می فروختند اما حالا برای وارد کردن ضبط خودرو باید یازده هزار تومان پرداخت کنند یعنی حدود چهار برابر بیشتر و به همین دلیل خودروی بیست میلیون تومانی را هشتاد میلیون تومان خواهند فروخت. با افزایش تورم توانگران که دارای مالکیت بیشتری در جامعه هستند ثروتمند تر و اقشار کم در آمد که مالکیت کمتری دارند یا به طور کلی تهیدست هستند فقیر تر خواهند شد.
  • دولت برای کنترل قیمت اقلام اساسی مانند گوشت، روغن، شکر و محصولات دارویی ارز محدود چهار هزار و دویست هزار تومانی را به صورت محدود به وارد کنندگان این اقلام اساسی اختصاص می دهد. همچنین برای حمایت از اقشار کم درآمد و تهیدست در برابر تورم به وجود آمده در بازار اقدام به توزیع سبدهای کالا و اقدامات حمایتی از این اقشار می کند. اما مشکل اینجاست که اختصاص ارز چهار هزار و دویست تومان عرصه ای می شود برای سوداگرایی سود جویان و آشفته تر شدن بازار. و از سوی دیگر دولت تنها افرادی را جزء اقشار کم در آمد می شناسد که در سازمان های حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی دارای پرونده باشند. حتی دولت برای کارمندان رسمی و حقوق بگیران نیز اقدامات حمایتی دیگری را در نظر می گیرد اما در این میان هستند افراد کم در آمدی که نه جزء کارمندان دولتند و نه پرونده ای در سازمان های حمایتی دارند.
  • اصل آزادسازی قیمت دلار از نظر کارشناسان اقتصادی یک امر موجه و منطقی است آن هم در دورانی که کشور در خطر تحریم قرار دارد و دولت نیاز به تامین منابع ارزی خود برای اداره کشور دارد. اما چند سوال باقی خواهد ماند: چرا آزادسازی قیمت دلار به صورت رسمی و از طریق بانک مرکزی اتفاق نیفتاد و این مسئولیت بر عهده دلالان بازار ارز نهاده شد؟ چرا دولت از زیر مسئولیت آزادسازی قیمت دلار شانه خالی کرد و پس از آن دلالانی که مدعی بودند با همکاری مسئولین بانک مرکزی اقدام به افزایش قیمت دلار کرده اند به دستگاه قضا معرفی و اعدام شدند؟ چرا اختصاص ارز دولتی محدود برای تامین کالاهای اساسی به جای کمک به اقشار کم در آمد و کنترل بازار تبدیل به عرصه ای برای سودجویی سوداگران شد؟ چرا دولت افزایش صادرات غیر نفتی را به گونه ای مدیریت نکرد که موجب افزایش ناگهانی قیمت اقلام اساسی نشود؟ و اصولا چرا قیمت دلار به جای آنکه 8000 تومان باشد ناگهان به نزدیک 20000 تومان رسید؟ چرا دولت برنامه های حمایتی را به صورتی مدیریت نکرد که شامل تمام افراد کم در آمد و آسیب پذیر جامعه بشود؟
۹۸/۰۸/۱۰
زندانی زندانی

نظرات  (۴)

دمت گرم

هنوز مینویسی؟!

پاسخ:
سلام
بله هنوز می نویسم.

سلام واقعا مفید بود ، من اینجارو توی گوشیم سیو کردم تا بعدا بیام بقیه مطالب ببینم بخونم

 

 

 

ممنونم

پاسخ:
سپاس.

احسنت بسیار مفید بود

پاسخ:
سپاس

استفاده کردم

پاسخ:
لطف دارید. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">